خدا دارد چه چیزی بر سرم می آورد ری را؟
هوای عید با خود بوی غم می آورد ری را
مرا بی شعر در ذهنت مجسم کن! نمی خندی؟
تو وقتی نیستی این مرد کم می آورد ری را
شب بی شعر، چای سرد، عید تلخ، راه دور
بد تقدیر دارد پشت هم می آورد ری را
به جان تو ملالی نیست غیر از «نیستی پیشم»
و اینکه غصّه فکر دم به دم می آورد ری را!!!
کجای زندگی لنگ است وقتی من نمیخوانم
جهان چیزی مگر بی شعر کم می آورد ری را؟
تورا مشغول بودم،قوری چینی خودش را کشت
دوباره زهر جای چای دم می آورد ری را
مهدی فرجی
دیگر اشعار : مهدی فرجی
نویسنده : علیرضا بابایی