عمر من و انبوه غمت، سرشدنی نیست
آن لحظه موعود، مقدر شدنی نیست
فنجان ترک خورده ام و خاطره چای
با طعم سرانگشت تو دیگر، شدنی نیست
بال تو وپرواز من ای دوست محال است
حال من و رفتار تو بهتر شدنی نیست
بیگانگی عقل مسلم شده دیگر
با عشق زبان بسته برادر شدنی نیست
مردابم و جاری شدن از خاطر من رفت
اصرار نکن اینهمه، بگذر ،شدنی نیست
مریم رزاقی
دیگر اشعار : مریم رزاقی
نویسنده : علیرضا بابایی