انگار در این همهمه تنها ماندم
از وصف تمام عاشقان جا ماندم
در حسرت آن نگاه زیبا و قشنگ
صد حیف که از جوانی ام وا ماندم
صد حیف که از جوانی ام جا ماندم
درگوشه خانه ام چه تنها ماندم
بینا بشد از دیدن روی معشوق
یعقوب چه خوش بیامد و از او جا ماندم
یعقوب چه خوش بیامد و ازو جا ماندم
بینا بشد و کور دو دنیا ماندم
از کثرت اشک و ناله. آه و افسوس
در وصف و مثال چون زلیخا ماندم
در وصف و مثال چون زلیخا ماندم
پشتم بشکست و از دلم جا ماندم
یوسف که ز در به انجمن وارد شد
دستم ببرید و من پریشان ماندم
دستم ببرید و من پریشان ماندم
قلبم بشکست و من چه حیران ماندم
عمری بگذشت و این دلم رام نشد
یا رب تو بگو که از چه رو زان ماندم
مرتضی فراهانی
دیگر اشعار : مرتضی فراهانی
نویسنده : علیرضا بابایی