پای یک مسجد متروک بنای ده ماست
نوتر از منظره ها مقبره های ده ماست
خانه هامان گلی و پنجره هامان بسته
فقط این مسجد متروکه نمای ده ماست
کدخدای ده ما هرچه بگوید حق است
کدخدای ده ما نیست خدای ده ماست
کدخدا را چو خدا قبله حاجت کردیم
کدخدایی و خدایی که بلای ده ماست
ما از این زندگی آخر به خدا خسته شدیم
این صدا مختص من نیست صدای ده ماست
خاک نفرین شده ها مرکز طاعون زده ها
تخم آفت زدگی در گل و لای ده ماست
پدرم از ده بالا که غروب آمد گفت
هرچه بد بختی و درد است برای ده ماست
آی چوپان جوان خسته نباشی بنواز
فقط این نی لبکت لطف و صفای ده ماست
محمدرضا یعقوبی
دیگر اشعار : محمدرضا یعقوبی
نویسنده : علیرضا بابایی