سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 1152 ، بازدید دیروز: 792 ، کل بازدیدها: 13106464


صفحه نخست      

دوباره دیر کردی...از دهان افتاد چایی ها...

بدست در دسته علی مردانی تاریخ : 93/7/24 ساعت : 8:50 صبح

 

 

دوباره دیر کردی...از دهان افتاد چایی ها

حسابم با کتابم جور شد با این جدایی ها

 

دوباره ساعت اَت خوابیده لایِ دفترِ شعرت

خودت جا مانده ای در ایستگاهِ بی وفایی ها

 

تو قلبم را گره پشتِ گره بستی به موهایت

چه طولانی است گیسویِ شبِ عقده گشایی ها

 

تو حتی در خیالاتی که می بافم نمی آیی

همیشه کار دستم داده این واقع گرایی ها

 

دعا کردم...دعا با شاخه یِ رز مانده در دستم

تو را از دست خواهم داد با این بی خدایی ها

 

 



"علی مردانی"


دیگر اشعار : علی مردانی

هم می زنم این قهوه یِ تلخِ قجری را

بدست در دسته علی مردانی تاریخ : 93/5/4 ساعت : 5:0 عصر



هم می زنم این قهوه یِ تلخِ قجری را

تا فکرِ تــو شاید برساند شکری را


 

من خاطره می نوشم و با یادِ تــو خوبم

برگرد...و پایان بده این بی خبری را


 

بعد از گله و اخم بگو سیب...و پر رنگ

لبخند بزن تا بنویسم اثری را


 

حالا که حواسم به تـــو پرت است...بگیرند

از دست من این هوش و حواس بشری را


 

با قاشق خود شعر نوشتم، و مدادم

هم می زند این قهوه یِ تلخِ قجری را

 

 

 

"علی مردانی"


دیگر اشعار : علی مردانی

محبوب کردن