با رفتن خود سُست کردی دست و پایم را
این دستمزدم بود؟...کم دادی بهایم را
من بی تو از دریا چگونه رد شوم بانو
من با چه رو دریا بیندازم عصایم را
آنقدر با مویت تیمم کرده ام دیگر
از یاد بردم دین که نه حتی خدایم را
با آشنایانم غریبم با غریبان دوست
پای غریبی داده ام هر آشنایم را
زیبایی تو باعث خود باوری می شد
بعد از تو پنهان کرده ام آیینه هایم را
علی حبیب نژاد
دیگر اشعار : علی حبیب نژاد
نویسنده : علیرضا بابایی