مثل فرمانروای بی لشکر ، تازه دیدم شکست یعنی چه !
عاشقش هستم و نمی فهمم دیگر او رفته است یعنی چه !
من همانند جلگه ها هستم تو که از سوی صخره می آیی
جای من نیستی نمی دانی ، معنی سطح پست یعنی چه !
غرق در چله های انگورت ، دل به دنیای محتسب زده ام
تو نفهمیده ای سر و سِرِّ _ تاک با حال مست یعنی چه !
من و یک عمر دل به تو بستن، عاشق قلب سنگی ات بودن
با تو بودم ولی نفهمیدم ، آدم بت پرست یعنی چه !
مثل تمثیل ماهی و دریاست نسبت و حس ما به یک دیگر
حال جان می دهم که می فهمم، دیگر او رفته است یعنی چه !
زهرا غفاری
دیگر اشعار : زهرا غفاری
نویسنده : علیرضا بابایی