سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 342 ، بازدید دیروز: 411 ، کل بازدیدها: 13094672


صفحه نخست      

چنان سیلی که میپیچد به هم آبادی ما را

بدست علیرضا بابایی در دسته جواد زهتاب تاریخ : 96/6/3 ساعت : 8:28 عصر

چنان سیلی که می‌پیچد به هم آبادی ما را

 

چنان سیلی که می‌پیچد به هم آبادی ما را

غم تو می‌برد با خود تمام شادی ما را

 

به این امید می‌گردم مگر خاک رهت گردم

که دامانت برانگیزد غبار وادی ما را

 

مرا هر چند می‌خواهی ولی در بند می‌خواهی

رها کن گیسوانت را ، بگیر آزادی ما را

 

تو از لیلی نسب داری و من از نسل مجنونم

از این بهتر چه خواهی نسبت اجدادی ما را

 

اگر با قیس می‌سنجی، جنونم را تماشا کن

هوای بیستون داری، ببین فرهادی ما را

 

هوای مشک گیسویی، خیال چشم آهویی

ببین بر باد داد آخر، سر صیّادی ما را

 

جواد زهتاب


دیگر اشعار : جواد زهتاب
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

برای من

بدست علیرضا بابایی در دسته جواد زهتاب تاریخ : 93/9/25 ساعت : 12:45 عصر

از عاشقی نشانه بیاور برای من
من عاشقم، بهانه بیاور  برای من  

من قانعم، کبوتر پرواز نیستم
یک دام، آب و دانه بیاور برای من

یک زنجره شبانه برایت می‌آورم
یک حنجره ترانه بیاور برای من

یک ذره مهربان شو و با مهربانی‌ات
خورشید را به خانه بیاور برای من

از های و هوی صلح بزرگان دلم گرفت   
یک قهر کودکانه بیاور برای من

جواد زهتاب

 

 


دیگر اشعار : جواد زهتاب
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن