گرفته باز، دل خسته ام بهانه ی دوست
چه شد نوای دل انگیز عاشقانه ی دوست
اگر چه دیر زمانی است رفته از خاطر
رسد هنوز به گوش دلم ترانه ی دوست
از این صدا که به هفت آسمان در افتاده است
به گوش کس نرسد ناله ی شبانه ی دوست
ز جاده های پر از لاله و گل و نسرین
روان شدیم و نجستیم آشیانه ی دوست
ز آسمان و زمین، آن زمان که می جستم
نشان خانه ی بی نام و بی نشانه ی دوست
گذشت طرفه نسیمی و گفت رو بر تاب
که خامش است زمانی چراغ خانه ی دوست
بیژن ترقی
دیگر اشعار : بیژن ترقی
نویسنده : علیرضا بابایی