دل به غم سپرده ام در عبور سال ها
زخمی از زمانه و خسته از خیال ها
چون حکایتی مگو رفته ام ز یاد ها
برگ بی درختمُ در مسیر باد ها
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی
نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
نیشها و نوشها چشیده ام
بس روا و نا روا شنیده ام
هرچه داغ را به دل سپرده ام
هرچه درد را به جان خریده ام
در مسیر باد ها
هرچه داغ را به دل سپرده ام
هرچه درد را به جان خریده ام
در عبور سال ها
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی
نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
اهورا ایمان
دیگر اشعار : اهورا ایمان
نویسنده : علیرضا بابایی