سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 293 ، بازدید دیروز: 805 ، کل بازدیدها: 13096375


صفحه نخست      

گفتم که شاید درد از این با هم نشستن هاست

بدست در دسته مهرانه جندقی تاریخ : 93/4/11 ساعت : 11:50 عصر

گفتم که شاید درد از این با هم نشستن هاست

 

گفتم که شاید درد از این با هم نشستن هاست

برخاستی ، رفتیّ و آتش از دلم برخاست

آواره ام ، برگرد، در من قصر شیرین است

یک تکه از خاک وجودم خانه ى لیلاست

چشمان من خاصیّت بخشندگی دارند

یک روز می بینی که چشمان تو هم زیباست

چیزی نگو ، امشب صدا را باد خواهد برد

حسی که در دل داری از پیراهنت پیداست

من خسته ام ...عمری ست یک دیوانه در قلبم

سر می زند بر سنگ و می پرسد : کسی اینجاست؟

من عاشقم ، او نیست ، اما هر دو تنهاییم

من بی خودم تنهایم و او با خودش تنهاست

 

مهرانه جندقی

 


دیگر اشعار : مهرانه جندقی

محبوب کردن