فریاد نکن ، دوره فریـــاد گذشته است
کار از گله و گریه و بیداد گذشته است
دیوار به دیوار دل از حـــادثه خون است
تیــمور از این خـانه آبــاد گذشته است
تنهــایی و بی حوصلگی ، پیری و دوری
دردی است که ازصحبت وتعداد گذشته است
لبخند بزن ، شیوه شیرین شدن این است
هرچند که آب از سر فرهــاد گذشته است
پاییز شکوفایی عشق است ... ولی حیف
چون برگ که از شاخه ای افتاد گذشته است!
"رسول قشلاقی"
دیگر اشعار : رسول قشلاقی
نویسنده :