با اینکه از ردیف غــــــــــزل کم نمی شوی
اما بــــــرای قافیــــــه همــــدم نمی شوی
چشمان آسمـــــــانی تان مثنـــــــوی ترند
بر شیشه های پنجره شبنم نمی شوی؟؟
می خواستم که مطـلع شعرم شما شوید
اما چه سود ، گفتم و دیــــدم نمی شوی...
امشب سـکـوت من به نگاهت نیاز داشت
با این سکوت غم زده، محرم نمی شوی؟؟
ای کاش ساده بودی و تکـــرار می شدی،
مانند سایه ای و مجـــــــسّم نمی شوی،
بیهوه این همه به شـــما منتـــظر شدم...
زیرا فرشته ایّ و تو آدم نمــــــــی شوی...
"رسول قشلاقی"
......................................................................................
رسول عزیز طبعت همیشه شیرین و دل انگیز!
دیگر اشعار :
نویسنده :