پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد
چشم کنعان نگران است خدایا مگذار
بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد
ترسم این نیست که او با لب خندان برود
ترسم این است که او روز مبادا برسد
عقل میگفت که سهم من و تو دلتنگی است
عشق فرمود: نباید به مساوا برسد !
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر ..
درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد
احسان افشاری
با تشکر فراوان از سارا خانوم
دیگر اشعار : احسان افشاری
نویسنده : علیرضا بابایی