چه قدر بوی تو خوبست... بوی آغوشت
همیشه زحمت من بوده است بر دوشت
چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم
دو بال بوده به جای دو دست بر دوشت
ولی به خاطر من بال را کنار زدی
که با دو دست بگیری مرا در آغوشت
که با دو دست برایم دو بال بگذاری
به جای روشنی بالهای خاموشت
که آسمان خودت آسمان من باشد
که از بهشت بخوانم دوباره در گوشت
آهای روسریت آفتاب تابستان !
شکوفه تاج سر تو ،بنفشه تن پوشت
بهشت جای قشنگیست جای دوری نیست
بهشت باغ بزرگیست ، باغ آغوشت
بهشتِ اول و آخر گمان نکن حتی
بهشت هم بروم می کنم فراموشت !
نغمه مستشارنظامی
دیگر اشعار : نغمه مستشار نظامی
نویسنده : علیرضا بابایی