چون دوست دشمنی کرد دیگر چه می توان گفت
با یار ناجوانمرد دیگر چه می توان گفت
با محرمان غمناک باهمرهان ناشاد
با همدمان دم سرد دیگر چه می توان گفت
با بدقمار بدنرد با بد رگان نامرد
با رهزنان بی درد دیگر چه می توان گفت
مردانگی چو شد ننگ
بر مرد عرصه شد تنگ
فهلی چو خاری آورد
دیگر چه می توان گفت
در شهر خالی از مرد
با خاطری پر از درد
شبرو شب است و شبگرد
دیگر چه میتوان گفت
دکتر مظاهر مصفا
دیگر اشعار : مظاهر مصفا
نویسنده : علیرضا بابایی