آیینه آن چشمان شهلا را نمی فهمد
وقتی که معنای تماشا را نمی فهمد
آیینه تنها می تواند روبرو باشد
اندوه آدمهای تنها را نمی فهمد
همراه با ما اشک می ریزد،چه غمخواری!
حتی دلیل گریه ی ما را نمی فهمد
من با نگاهم یک معما طرح کردم،حیف
چشمان تو حل معما را نمی فهمد
موجی که از دریا گریزان شد کجا می رفت
ساحل که دلتنگی دریا را نمی فهمد
هم صحبت آیینه که باشی نمی دانی
آیینه بعضی از غزل ها را نمی فهمد
"زینب احمدی"
.....................................................................
درود و سپاس بر "امیر" بابت انتخاب زیبایش!
دیگر اشعار : زینب احمدی
نویسنده :