لبت " نه " گوید و پیداست میگوید دلت " آری"
که اینسان دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می آید آیا از زبانی اینهمه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان رانی؟
نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
تو را چون آرزوهایت همیشه دوست خواهم داشت
بشرطی که مرا در آرزویِ خویش نگذاری
چه زیبا می شود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ، ای معما! پرده برداری
محمد علی بهمنی
دیگر اشعار : محمدعلی بهمنی
نویسنده : علیرضا بابایی