ققنوس از خاکسترش سر بر نخواهد داشت
پروانه وقتی سوخت خاکستر نخواهد داشت!
افسانه می سازند و باور می کنیم اما
غم نامه ی ما را کسی باور نخواهد داشت
چشمان ِ باران خورده می دانند پاییزم
از شام گیسوی تو یلداتر نخواهد داشت!
این مزرعــه بـی باغبان و بی مترسک هم
سرزنده می ماند،فقط مادر نخواهد داشت!
مرداب حسرت رنگ نیلوفر نخواهد دید
مرداب حسرت عطر نیلوفر نخواهد داشت
این قصه هم روزی به پایان می رسد اما
دیگر کلاغ قصه بال و پر نخواهد داشت
چشمی که از شوق تماشای تو می بارید
دیگـر تو را دیگر تو را دیگـر...نخواهد داشت!
"زینب احمدی"
دیگر اشعار : زینب احمدی
نویسنده :