بازدید امروز: 303 ، بازدید دیروز: 898 ، کل بازدیدها: 13145796


صفحه نخست      

بدجور دلتنگم

بدست علیرضا بابایی در دسته امید صباغ نو تاریخ : 92/5/22 ساعت : 10:4 صبح

بدجور دلتنگم

 

 

به مُردادی ترین گرما قسم، بدجور دلتنگم

شبیه گچ شده از دوری ات، بانوی من، رنگم!

 

حسودی می کند دستم به لبهایی که بوسیدت!

وَ من بیچاره ی چشم تو ام... با چشم می جنگم!

 

تنم از عطر آغوشِ تو دارد باز می سوزد

جهنّم شد بهشتم؛ تا پرید آغوشت از چنگم

 

نظام آفرینش ناگهان بر عکس شد، دیدم-

زدی با شیشه ی قلبت شکستی این دلِ سنگم!

 

گلویم را گرفته بُغضی از جنسِ سکوت امشب

"گُلِ گلدون من..." جا باز کرده توی آهنگم!

 

بَدَم می آید از اینقدر تنهایی... وَ دلشوره

ازین احساسهای مسخره... از گوشی ام... زنگم!

 

فضای شعر هم بدجور بوی لج گرفته– نه؟

دقیقاً بیست و یک روز است گیج و خسته و منگم!

 

تو تقصیری نداری، من زیادی عاشقت هستم

همین باعث شده با هر نگاهی زود می لنگم!

 

همان بهتر که از هذیان نوشتن دست بردارم

به مرگِ شاعرِ چشمت قسم... بدجور دلتنگم

 

امید صباغ نو

 


دیگر اشعار : امید صباغ نو
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن