مرا حیران تر از حیران تر از حیران پذیرفتی
تو را گریان تر از گریان تر از گریان صدا کردم
دلم تنهاتر از تنها تر از تنهاییت را دید
تو را یکتا لقب دادم ،تو را عرفان صدا کردم
کجایی ساحل آرامش دریای طوفانی
پریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم
تو را در تابش بی خواهش خورشید فهمیدم
تو را در بارش آرامش باران صدا کردم
صدا کردم صدا کردم صدایم را غمت لرزاند
تو را نالان ، تو را لرزان تو را از جان صدا کردم
تو می دیدی مرا احساس می کردم چه می خواهی
تو انسان آفریدی... مثل یک انسان صدا کردم
سلام ای پاسخ آوازهای بی صدای دل
سلامت می کنم هر روز و هر شب ای خدای دل
سلامم را تو پاسخ گفته ای با تابش عشقت
دلم آرام شد در ساحل آرامش عشقت
نغمه مستشار نظامی
دیگر اشعار : نغمه مستشار نظامی
نویسنده : علیرضا بابایی