سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 107 ، بازدید دیروز: 327 ، کل بازدیدها: 13114587


صفحه نخست      

از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد

بدست علیرضا بابایی در دسته ناشناس، صنعتگر، مهین عمید تاریخ : 92/5/16 ساعت : 1:1 عصر

 

از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد  تمام جستجوی دل ، سئوال بی جواب شد

 

از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد

تمام جستجوی دل ، سوال بی جواب شد

 

نرفته کام تشنه ای ، به جستجوی چشمه ها

خطوط نقش زندگی ، چو نقشه ای بر آب شد

 

چه سینه سوز آه ها که خفته بر لبان ما

هزار گفتنی به لب ، اسیر پیچ و تاب شد

 

نه شور عارفانه ای ، نه ذوق شاعرانه ای

قرار عاشقانه ام ، شتاب در شتاب شد

 

نه فرصت شکایتی ، نه قصه و روایتی

تمام جلوه های جان ، چو آرزو به خواب شد

 

نگاه منتظر به در ، نشست و عمر شد به سر

نیامده به خود دگر ، که دوره ی شباب شد

 

 

صنعتگر


دیگر اشعار : ناشناس، صنعتگر، مهین عمید
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن