سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 860 ، بازدید دیروز: 667 ، کل بازدیدها: 13100449


صفحه نخست      

مگر چند بار به دنیا آمده ایم

بدست علیرضا بابایی در دسته گروس عبدالملکیان تاریخ : 92/4/7 ساعت : 3:35 عصر

 

هرچه فکر می‌کنم اما  یک پروانه بیشتر  در خاطرم نیست  مگر چندبار به دنیا آمده‌ایم  که این همه می‌میریم ؟

 

پیله‌های بسیاری دیده‌ام

آویزان از درختی

در جنگل‌های دور

افتاده بر لبه‌ی پنجره

رها در جوب‌های خیابان.

 

هرچه فکر می‌کنم اما

یک پروانه بیشتر

در خاطرم نیست

مگر چندبار به دنیا آمده‌ایم

که این همه می‌میریم ؟

 

چند اسکناس مچاله

چند نخ شکسته‌ی سیگار

آه، بلیط یک‌طرفه !

چیزی

غمگین‌تر از تو

در جیب‌های دنیا پیدا نکرده‌ام

- ببخشید، این بلیط ...؟

- پس گرفته نمی‌شود.

پس بادها رفته‌اند ؟!

پس این درخت

به زردِ ابد محکوم شد ؟!

و قاصدک‌ها

آنقدر در کنج دیوار ماندند

که خبرهایشان از خاطر رفت ؟!

- بیهوده مشت به شیشه‌های این قطار می‌کوبی !

بیهوده صدایت را

به آن‌سوی پنجره پرتاب می‌کنی

ما

بازیگران یک فیلم صامتیم

 

گروس عبدالملکیان

 


دیگر اشعار : گروس عبدالملکیان
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن