اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم
تو را نمی دهم از دست ، تا توان دارم
سری به مستی نیلوفران صحرایی
دلی به روشنی باغ ارغوان دارم
اگرچه مرده ای ، ای عشق ! نعش نامت را
هنوز هم که هنوز است بر زبان دارم
چراغ یاد تو را در کجا بیاویزم
کز این کبود نفس گیر در امان دارم ؟
میان سینه من آتشی است چون فانوس
اگرچه خواستم این شعله را نهان دارم
عبدالجبار کاکایی
دیگر اشعار : عبدالجبار کاکایی
نویسنده : علیرضا بابایی