در انتظار رفتنم تو هم نظاره می کنی
و خاطرات مرده را عبث شماره می کنی
کشیده خنجر از قفا هجوم سرخ کینه ها
غرور خسته ی مرا تو پاره پاره می کنی
نفس نفس فشرده ام گلوی بغض سینه را
تو هم بزخم کهنه ام نمک دوباره می کنی
صلیب یک صداقتم در انتهای جاده ای
به تیغ یک تبر مرا شکسته چاره می کنی
در این خزان بی رمق نوشته ام بهر ورق
همیشه در مرور غم به من اشاره می کنی
اگر چه زنده مرده ام بدست سنگی دلت
چرا گسسته عاشقی ز من کناره می کنی
(طلا) شکسته بیصدا میان بهت لحظه ها
نشسته در عزای خود تو استخاره می کنی
طلعت خیاط پیشه
دیگر اشعار : طلعت خیاط پیشه
نویسنده : علیرضا بابایی