قد یک کوه.،دل غمزده ام غم دارد
روزگارم که فقط میل به ماتم دارد
ایستاده ست لب دره ی ٍرفتن، اما
پای ٍپیش آمدن ٍحادثه را کم دارد
مثل کوهی که به تهدید فرو میریزد
مثل ارگی که فقط خاطره از بم دارد؛
خواستم، خواستن اما نتوانستن بود
گاه، امید فقط یأس دمادم دارد
« آسمان بار امانت نتوانست کشید »
چه توقع که خدا از من آدم دارد
خالد عظیمی
دیگر اشعار :
نویسنده : علیرضا بابایی