دیشب ای بهتر ز گل در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
ای گل وصل از تو عطر آگین نشد آغوش گرمم
گرچه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی
برلبش ای بوسه ی شیرین تر از جان غنچه کردی
گل شدی بر سینه ی همرنگ سیمایم شکفتی
شام ابرآلود طبعم را دمی چون روز کردی
آذرخشی بودی و در جان بی تایم شکفتی
یک رگم خالی نماند از گردش تند گلابت
ای گل مستی که در جام می نابم شکفتی
بستر خویش از حریری نرم چون مهتاب کردم
تا تو چون گل های شب در باغ مهتابم شکفتی
خوابگاهم شد بهشتی بسترم شد نو بهاری
تا تو ای بهتر ز گل در عالم خوابم شکفتی ...
سیمین بهبهانی
دیگر اشعار : سیمین بهبهانی
نویسنده : علیرضا بابایی