سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 721 ، بازدید دیروز: 805 ، کل بازدیدها: 13096803


صفحه نخست      

به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را

بدست علیرضا بابایی در دسته سیدتقی سیدی تاریخ : 94/11/29 ساعت : 5:0 عصر

تفال زدن

 

به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را

تفال میزنم هر شب مَفاتیحُ الجَنانَم را

 

من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم

ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را

 

کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد

دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را

 

به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم

که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را

 

تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه

که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را

 

شبیه قاصدک هاى رها در دشت میدانم

لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را

 

دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم

امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را

 

 

سیدتقی سیدی

 

شبیه قاصدک هاى رها در دشت میدانم  لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را


دیگر اشعار : سیدتقی سیدی
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن