مادر شدی که نوحه ی فرزند سر کنی
شاید جهان بی خبری را خبر کنی
مادر شدی اگرچه زمانه امان نداد
آغوش خویش وقف سرور پسر کنی
با قامت رشادت ، آنقدر خم شوی
تا راحت از حصار مصیبت گذر کنی...!
بنشین و بر مزار پسر شمع شو ، بسوز !
تا شام شوم مظلمه را در به در کنی
تابوت شرحه شرحه ی فرزند را مگر
مانند پاره پاره ی قرآن به سر کنی!
"گمنام!"
...............................................................................................
"مادر شدن هم حکایتی دارد...مادرِ شاهنامه ی عشق،مادر شهید،روزت مبارک"
دیگر اشعار :
نویسنده :