جدی نگیر وعده ی عشقی جدید را
با تازه داغدیده، نزن حرف عید را
از من کسی پس از تو، به جایی نمی رسد
دارم درست حکم دری بی کلید را
برگشتنم چو رجعت نعشی به زندگی ست
بیهوده امتحان نکن امری بعید را …
باری به هر جهت شده ای، خلق و خوی تو
از پشت بسته دست درختان بید را
چون من هر آنکه دلبرش از او برید و رفت
فهمیده است معنی قطع امید را
نیشم زدی و بعد تو هرکس رسید داشت
مصداق ریسمان سیاه و سفید را …
جواد منفرد
دیگر اشعار : جواد منفرد
نویسنده : علیرضا بابایی