با هم صدا کردند ماتم های عالم را
وقتی جدا کردند همدم های عالم را
از عِطر یاسم بادهای باغ های دور
از یاد میبردند مریمهای عالم را
انگار یک جا بر سرم آوار میکردند
تیغ تمام ابنملجمهای عالم را
تا صبح بر گلبرگ زردش گریه خواهم کرد
شرمنده خواهم کرد شبنمهای عالم را
من پشت پرچین بهشت کوچکم دیدم
هیزم به دوشان جهنمهای عالم را
ماهم هلالی میشد و من در حلولی سرخ
میدیدم آغاز محرم های عالم را
محمدمهدی سیار
دیگر اشعار : محمدمهدی سیار، محرم
نویسنده : علیرضا بابایی