سبز دنیایی ِ ما ، سبز ردایت نشود
غزل آنگونه که باشد به سزایت نشود
کاش این مرتبه در عرصه هل من ناصر
پرده ها مانع تشخیص صدایت نشود
ریزه خوار کرَمَت حاتم طایی ست ؛ حسیـــن
آدمی هست بخواهد که گدایت نشود؟
بأبی أنت و اُمی که وظیفه ست ... چرا؟
همه ى ایل و تبارم به فدایت نشود؟
فصل بیماری عشق ست ، کسی ممکن نیست
مستعد باشد ؛ این عشق سِرایت نشود
ایمان زعفرانچی
دیگر اشعار : ایمان زعفرانچی، محرم
نویسنده :