ديدن روي تو در خويش ز من خواب گرفت
آه از آيينه که تصوير تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتي ام را شب طوفاني گرداب گرفت
در قنوتم ز خدا «عقل» طلب مي کردم
«عشق» اما خبر از گوشه ي محراب گرفت