وبلاگ :
نبض شعر
يادداشت :
از همان روزي که در باران سوارم کرده اي
نظرات :
0
خصوصي ،
47
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
sara
وقتي تو رفته اي
با آنکه خاطرات تو چون عطر مي شود
اما به روي روزنه هاي خيال من
يک خلسه اي مدام
يک بينش کبود
يک لايه ي ضخيم عرق خانه مي کند
بوي لجن گرفته تمام عقايدم
تنها نشسته ام اينجا و با قلم
يک حفره لاي دفتر خود خلق مي کنم
يک مشت واژه را که به ياد تو مرده اند
در ريل هاي ممتد اين برگ بي خيال
دفن مي کنم
خاک مي شوم...
محمدرضا محمدي