• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : تو را خبر ز دل بيقرار بايد و نيست
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + لاله احمدي 

    خيره در غربت دلي سنگي
    مانده ام در غروب دلتنگي

    مانده با خاطرات رويايي
    روزهاي شگفت دانايي

    موسم ديده ي غزلخوانت
    روزهاي طلوع دستانت

    از پس رفتن گلوگيرت
    ما و اکنون طلوع تصويرت

    يادگاري شبيه آيينه
    مانده از خاطرات ديرينه

    خيره بر اين غروب، همچون سنگ
    مانده در غربتِ دلي دلتنگ

    مانده در غربتي که طولاني ست
    فصل آيينه هايِ باراني ست!

    سال هايي بلند آمد و رفت
    سال هفتاد و چند آمد و رفت

    بي تو در انزواي اين همه سال
    مانده قلبي ز درد مالامال

    مانده بعد از غروب هجرت تو
    ردّ پروازِ بي نهايتِ تو.............

    يدالله گودرزي