• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : باغبانان رفته اند وغنچه تنها مانده است
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه اشنا يه غريب 
    سلام من کاري به مردمي که از اطراف ميان تو شهر ندارم من از عزاداري طاقانک بچه مسجدي ها را ميبينم که چقدر قشنگ تو دسته ي سينه زني خودشون عزاداري ميکنند چايي ريزاي مسجدالنبي که تا اخر مراسم چاي داغ ميدن به مردم و حس وحال غم انگيز اتش گرفتن خيمه ها که دل سنگ را هم اب ميکنه

    اگر جاي من بوديد چشمتونا روي کاستي ها ميبستيد اونجا لااقل يه مراسمي برگزار ميشه و تو اون جمعيت دلهاي زيادي شکسته ميشه اما اينجا مسجد جامع شهر خانما را که راه نميده روز عاشورا هم جووناي فاسد شهر از دختر و پسر جمع ميشن روي گلزار و به رفيق بازي هاشون ميرسن و مراسمي غير از دسته زنجير زني برگزار نميشه که کسي بخواد دلش بشکنه
    اما با اين حال اميدوارم وضع شهر ما هم لااقل از ايني که هست بدتر نشه و اهالي يه فکري به حال اين غير بومي ها بکنند
    پاسخ

    سلام ، من هم ميدونم که فعلا از خيلي جااي ديگه عزاداري شهرمون بهتره و مثل شما هم اميدوارم از اين بدتر نشه .ممنون .اشالله عزاداريهاتون قبول باش .التماس دعا .موفق باشي