گاهگاهي در زمستان شب نشيني لازم است
آتش و چاي نبات و بوسه چيني لازم است
گاهگاهي در ميان يک بغل شور و نشاط
نقش اول بودن و نقش آفريني لازم است
اي که قانون وفايت حد دوري دوستيست
مُردم از دوري کمي نزديک بيني لازم است
بايد از شور شراب چشمهايت مست شد
دائم الخَمر و شرابِ اينچنيني لازم است
سربه زيري اقتضاي سن دوران ديده هاست
دزدکي هم مي شود گاهي ببيني، لازم است
دوستت دارم ولي در سينه پنهان مي کنم
لابه لاي عشق بنجُل هاي چيني لازم است
کيف دارد عاشق عشق خدايي بود نه!؟
زين جهت عشق خداوند زميني لازم است
گاهگاهي نه هميشه بايد اينجوري نوشت
در زمستان يک شبي با نازنيني لازم است
شاعر : ابوالقاسم خورشيدي