سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 645 ، بازدید دیروز: 476 ، کل بازدیدها: 12956912


صفحه نخست      

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

بدست علیرضا بابایی در دسته فرزاد نظافتی تاریخ : 94/9/12 ساعت : 10:39 عصر

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر

تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر

اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر

هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر

جمعه... غروب... گریه ی بی اختیار من...
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر

فرزاد نظافتی


دیگر اشعار : فرزاد نظافتی
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن