شده تا حالا ببيني چطوري آغاز مي شه
گريه هاي من واسه تو، تو شباي تنهايي
شده تا حالا ببيني چطوري دل خون مي شه
وقتي که کم مي ياره چطوري داغون مي شه
صحبت از قلب يه عاشق، که داره مي شکنه
که شکستن ديگه عادت شده و، مي گذره
شده اين قد حرف بزني با در و ديوار سکوت
ببيني هيچکي واسه پاک کردن چشمات نمياد
خودکشي فکر بديه شده که تو هم ببيني
عاشقي که کم مياره به فکر تيغ و رگيه