شده تا حالا ببيني چطوري آغاز مي شه
گريه هاي من واسه تو، تو شباي تنهايي
شده تا حالا ببيني چطوري دل خون مي شه
وقتي که کم مي ياره چطوري داغون مي شه
صحبت از قلب يه عاشق، که داره مي شکنه
که شکستن ديگه عادت شده و، مي گذره
شده اين قد حرف بزني با در و ديوار سکوت
ببيني هيچکي واسه پاک کردن چشمات نمياد
خودکشي فکر بديه شده که تو هم ببيني
عاشقي که کم مياره به فکر تيغ و رگيه
حال خرابم بهتر شد . سپاس
يادت باشد از خانه كه مي آيي ؛دستمالي سفيد پاكتي سيگار ؛ گزين شعر فروغ وتحملي طولاني بياور ... احتمال گريستن ما بسيار است