يه شعر هم من مهمونت ميکنم:
فکر ميکنم از آقاي قلي زاده است
دل من حرف دارد چشم هايت خواب مي خواهد
مرا خاموش كن اين آتش امشب آب مي خواهد
هوس كردم كه نوبر چين باغ عاشقي باشم
دل آدم هميشه ميوه ي كمياب مي خواهد
سراغ عشق را مي گيرم از چشم سياه تو
دلم وقتي رفيق سر كش و ناباب مي خواهد
بدون تو چراغ ديده ام خاموش خواهد شد
بمان در چشم من دريا دلش مهتاب مي خواهد
به حرفم گوش كن با جان و دل من عاشقت هستم
تحمل كن اگر حتي نگاهت خواب مي خواهد