هنوز متّهمم که تو را نفهميدم

و پايبند ِ تو هستم، به خانه اي بي رحم



هميشه اشک چکيده ميان قلبم ،تا-

نلرزد آينه ي بغض ِ چانه اي بي رحم

سلام

شعرزيبا اما پرازسوز بود

سلام

شعر بسيار زيباست موفق باشيد

باز هم سرميزنم دوست دارم با اشعار جديدتزي روبرو شوم .

سلام؛ من که هرشب بهتون سر ميزنم( چه بنويسيد چه ننويسيد!)

اي کاش بمونيد و بنويسيد...

مگه نميدونيد که خيلي ها با اين نوشته ها زندگي ميکنن

...من که هرشب بهتون سر ميزنم؛ چه بنويسيد چه ننويسيد!

امشب بازهم پستچي پير محله ي ما نيومد

يا بايد خانه مان را عوض کنم

يا پستچي را

تو که هر روز برايم نامه مي نويسي .... مگه نه ؟!!
کاش ميدانستي

لحظه هايم بي تو تنهام پدر.... [قلب شکسته]
آپم

خواهش ميکنم نرين

وبلاگ قشنگتونو ول نکنين

تازه عادت کرده بودم به سر زدن به اين وبلاگ

ادامه بدين