• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : امروز با فردا چه فرقي مي کند
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من 

    سبک هندي نو
    پاسخ

    سلام، ممنون ازحضورتون

    سلام دوست عزيز

    با

    طعم لبهايت ...

    به روز هستم

    خوشحال مي شم بهم سر بزني و نظر بدي 

    ممنون

     

    متين

     

    بين ما فاصله انداخته تقدير انگار

    مي‌دوم،ميرسم،اما چقدرديرانگار


    توبه چشمان غزالت بسرم اندازي

    که بدام غزلي صيدکنم شيرانگار


    بردرختي که ته کوچه‌ي بنبستت هست

    قلب من حک شده و خورده برآن تيرانگار


    تاکه گفتم که : ترادوست‌تر از جان دارم

    تو به جنگ آمده با ابروي شمشيرانگار


    عشق حواست بهشت دل آدم ؟ازچه؟

    سيب برلب زدنش موقع تصوير،انگار


    دل عاشق شده رانيست عذاب آور ،عشق

    بهر دل نيست به خودکرده چوتدبير انگار


    خواب خوش بود زماني که تراميديدم

    بيستي،خوش کنم هر روز به تفسير انگار

    ((مهدي زکي زاده 8/2/92))...مثل هميشه عالي

    پاسخ

    سلام ، ممنون دوست عزيز
    + مرسي 


    سلام

    معلومه فرق فوکوله. تو نوفهمي. من خودم حاليت ميکنم!

    پاسخ

    سلام خواهر بزرگ خودم ، خدا به خير کنه :))