• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : اين شعر شايد شعر تلخ آخرين باشد
  • نظرات : 6 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    خوشبختي در سه جمله است:
    تجربه ديروز.
    استفاده امروز.
    و اميد به آينده

    ولي ما زندگي مان را در اين سه جمله تباه مي کنيم
    حسرت ديروز
    اتلاف امروز
    وترس از آينده

    گل تقديم شما سلام اميدوارم حالتون خوب باشه

    با تازه ترين مطالب سياسي مذهبي در خدمتتون هستم

    حتما بهم سر بزنيد

    منتظرتونم ضمنا نظرتون راجع به مطالب وبلاگ برام مهمه"

    سلام

    لطفا از وبلاگ من وهمچنين آرشيو مطالب من بازديد کنيد ودر نظر سنجي ما شرکت فرماييد.

    باتشکر همراه بهترين آرزوها

    سلام وب زيبايي داريد
    لينک شديد
    خوشحال ميشم شما هم لينک بفرماييد

    پايگاه اطلاع رساني حضرت علي اکبر کوي باغچه

    http://aliakbarbaghche.parsiblog.com/

    + گمنام 
    سلام
    موندم ديگه بيام بهت سر بزنم يانه ؟

    پس کجايي؟

    ديگه نميخواي بياي ؟

    سلام دوست عزيز
    ايام بکام
    ممنون از حضور گرمت در انتخابات
    http://parsiname.parsiblog.com/Posts/24/
    ياعلي گل تقديم شما

    + يه دختره 


    اين شعراخودتون نوشتين؟؟؟؟؟

    تحسينتون مي کنم

    پاسخ

    نه
    + يه دختره 


    اين شعراخودتون نوشتين؟؟؟؟؟

    تحسينتون مي کنم

    پاسخ

    نه
    سلام دوست عزيز
    مطلبت خيلي قشنگ بود واقعا لذت بردم
    اميدوارم موفق و پربازديد باشي
    به من هم سر بزن
    منتظرم
    + گمنام 
    سلام
    ...........................
    سلام وب زيبايي داريد
    لينک شديد
    خوشحال ميشم شما هم لينک بفرماييد
    + رومينا 
    شعرت واقعا ارام بخش بود.مرسي.
    + ستاره 


    شايد خدا ميخواست

    اين جمله ارومم ميکنه...

    شايد که خدا خواست که اينگونه.....



    + يه اشنا يه غريب 
    سلام

    ديشب شبم به ناله و اه و فغان گذشت
    يعني چنان که ميل تو بود انچان گذشت

    القصه درفراق رخت سخت حالتي
    بر جان مستمند و تن ناتوان گذشت

    گر زنده در فراق تو ماندم عجب مدار
    جان مني تو و نتوانم زجان گذشت

    کمتر ز مرگ و تلخي جان کندني نبود
    عمري که در فراق تو نامهربان گذشت

    رازي مشو که در قفس تنگ جان دهد
    مرغي که در هواي تو از اشيان گذشت

    روزي به پرسش دلم ايي و بشنوي
    کاين داغديده از سر اين خاکدان گذشت

    سود دل من از تو به غير از زيان نبود
    خرم دلي که از سر سود و زيان گذشت

    جانا برو که بر تو شبي بگذرد به هجر
    چونان که شام هجر تو بر قهرمان گذشت

    يزدانبخش قهرمان
    پاسخ

    سلام خواهر ، ممنون
       1   2      >