شبيهِ نرميِ يک ابر، مهربان بودي
هميشه خنده به لب بودي و جوان بودي
صداقتِ هنر از جوهرِ تو پيدا بود
و عشق کارِ تو بود و تو کاردان بودي
ميانِ چشمه ي مهتاب مي درخشيدي
شبيهِ آينه بينِ ستارگان بودي
حريمِ امنيت و عشق ،" در پناهِ تو " بود
ميانِ زندگي خويش ، قهرمان بودي
اگر چه قصه ي تو عاشقانه شد آغاز
تو انتهاي غم انگيزِ داستان بودي
خبر ، تلاقي ِ سنگينِ پُتک و آينه بود
تو چون شکفتنِ يک بُغضِ ناگهان بودي
حديثِ رفتنِ تو ساده تر ز رويا بود
به روي ِ هودَجِ بالِ پرندگان بودي.....
يدالله گودرزي