• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : هي ميرويم و جاده به جايي نمي رسد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عليرضا 
    فوق العاده بود
    + باور 
    اگه مصرع دوم بيت آخر اين نبود
    مي تونستم بگم محشــــره اما
    مصرع آخر رنگ و بوي بي معرفتي و عدم شناخت داره که با عشق بيگانه است
    مالک ما رب ما ، ما رو واسه عاشقي واسه جنون آفريد و اين سفر عشق در به دري هم داره ...
    اما نهايت اين جاده يه ملاقاتِ
    سوره انشقاق آيه 6
    يار مفروش به دنيا که بسي سود نکرد
    آنکه يوسف به زر ناسره بفروخته بود
    هرگز کسي پياده به جايي نميرسد..


    مرحبا
    + ارشيام 
    ادمين جان چرا دير به دير شعر ميذاري
    حيفه اين وبلاگ به اين خوبي کم کار باشه
    مرسي
    پاسخ

    سلام عزيز ، وقت ندارم فعلا