سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 685 ، بازدید دیروز: 476 ، کل بازدیدها: 12956952


صفحه نخست      

آدم است دیگر...

بدست علیرضا بابایی در دسته تاریخ : 93/5/4 ساعت : 11:53 عصر

آدم است دیگر
یک روز صبح قبل از اینکه چشمش را باز کند به این فکر می کند که این زندگی چقدر کسالت بار است وقتی منتظر کسی نیستی!
وقتی هیچ زنگ تلفنی قرار نیست دلت را بلرزاند!
وقتی ارتعاش هیچ صدایی سلولهای خفته تنت را بیدار نمی کند !

آدم است دیگر
آسایش که به او نیامده !
وقتی آهنگ " چرا رفتی " را می شنود با خودش می گوید : کاش حداقل کسی بود که می رفت و برایش زار می زدم !
شعر می خواند و به حال شاعر غبطه می خورد که چقدر بی قرار بوده !

آدم است دیگر
گاهی دو دو تا چهار تایی می کند و میبیند همه ی آنچه دارد هیچ نمی ارزد وقتی هیچ بیگانه ای آنقدر آشنا نیست که دلت بخواهد همه اش را _ همه ی همه اش را _ فدای لبخندش کنی !

آدم است دیگر
می گویند به عشق زنده است
حالا وقتی صدای گامهای هیچکس ضربان قلبش را به نوسان نمی رساند چه کسی می گوید که زنده است ؟؟؟

...


دیگر اشعار :
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن