• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام

    اين شعرا مربوط به خودتونه ؟ شما آقاي طريقي هستيد؟

    بهرحال شعر زيبايي بود

    پاسخ

    سلام ، نه نيستم ، ممنون
    + ....... 


    محمد رضا ترکي

    پاسخ

    ممنون
    + .... 


    خدا مي خواست در چشمان من زيبا ترين باشي
    شرابي در نگاهت ريخت تا گيرا ترين باشي

    نمي گنجيد روح سرکشت در تنگناي تن
    دلت را وسعتي بخشيد تا دريا ترين باشي

    تو را شاعر، تو را عاشق پديد آورد و قسمت بود
    که در شمسي ترين منظومه مولانا ترين باشي

    مقدر بود خاکستر شود زهد دروغينم
    تو را آموخت همچون شعله بي پروا ترين باشي

    خدا تنهاي تنها بود و در تنهايي پاکش
    تو را تنها پديد آورد تا تنها ترين باشي

    خدا وقتي تو را مي آفريد از جنس ليلاها
    گمان هرگز نمي بردم که واويلا ترين باشي


    پاسخ

    سلام ممنون خيلي زيباست .اسم شاعر را نميدونيين .ممنون از حضورتون .موفق باشي

    سلام!

    اگر ميخواهيد در کنار وبمسترينگ پولي هم به دست اوريد به وبلاگ من سري بزنيد!

    www.tejarateelc.parsiblog.com

    پاسخ

    سلام ، نمي خوام
    + 3512 


    سلام آهنگي که جديداًگذاشتين قشنگه مخصوصاً اين دو بيتش:

    سخني از وفــــــا شنيده نشــد

    نکنــــد گـوش خلق کـــر بــاشد


    نکنــــد عشق در بــرابــر عقـــل

    دست از پـــــا درازتــــــر بـــاشد

    پاسخ

    سلام ، ممنون .من خودم بيشتر از :بوي باران تازه مي آيد نکند بوي چش تر باش خوشم مياد
    + حسام 

    سلام خوبي؟ خدا را دوست بداريد حداقلش اين است که روزي به او خواهيد رسيد

    مگه نه؟

    پاسخ

    سلام رحيم ممنون از حضورت .يکم دير گفتي گلم .ممنون
    دردم اين است که بايد پس از اين قسمت ها
    سال ها منتظر قسمت آخر باشم
    پاسخ

    سلام :-(
    + 0918 


    سلام مثل قبلي ها شعرا قشنگ بودند

    ممنون با آرزوي روز هاي خوش

    حافظ شکايت از غم هجران چه ميکني در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور

    پاسخ

    سلام .ممنون از حضورتون .فکر نمي کنم حافظ