• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : من عاشقـــم به ديدنت از تپه هاي دور
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرسي 

    شما که عادت داري ماشالا وبت به راهه و دوستان زيييييييييياد! ديگه ما باشيم نباشيم فرق نفوکوله . غلط کردي من خيليم فرق دارم من خواهر بزرگم حق نداري رو حرف من حرف بزني فهميدي يا کتک!؟
    پاسخ

    :)) لطفا کتک :)) // خودت هم گفتي : فرق داري با بقيه
    + مرسي 

    سلام چند وقت نيومدم ترکوندي! خنده اش هيولاييه که به شور ذوالنون تشبيه ميشه!؟
    پاسخ

    سلام خواهر خودم ، من تکذيب مي کنم کار من نبوده ، هر چي ميترکه مي ندازن گردن من :(( // چشم مون روشن شد به حضورتون17 ، 18 تا نظر نگفتي يهو سکته مي کنم از ذوق :))
    + M.hashemzade 
    Mozahem nemikhaeed?
    پاسخ

    سلام، مراحم هستيد ، شما ؟؟؟؟؟
    + M.hashemzade 
    در وا کن و به اين قفس مرده جان بده

    ديوارها و فاصله ها را تکان بده

    ما را ز دست زندگي بي امان بگير

    ما را به دست حادثه اي ناگهان بده

    تا باورت کنند ، چو فواره اي بلند

    خود را به تشنگان تماشا نشان بده

    بر هر چه قابِ پنجره ي رو به آفتاب

    سهمي ز نور ، تکه اي از آسمان بده

    " زين خلق پرشکايت گريان شدم ملول "

    اين سفره هاي وا شده را آب و نان بده

    ( عبدالجبار کاکايي)
    پاسخ

    سلام ، ممنون از شما به خاطر اين شعر زيبا، موفق باشي و سربلند
    حالا چرا از دور بيا جلو تر بهتر ديده ميشه دوست عزيز
    اخه اين چه کاريه؟
    پاسخ

    سلام ، عاشقي و ديونه گي :))
    هم زنده باد حامد جان با اين همه احساس ...هم زنده باشي شما با اين سليقه‌ي خوبت....چشم حسود از همه‌تان دور و كور باد...همواره روزگار خوشت غرق نور باد
    پاسخ

    سلام ممون از حضورتون ،خوشحال شدم .موفق باشي