• وبلاگ : نبض شعر
  • يادداشت : نگذار اينجا بوي خار و خس بگيرم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    برو....بس است....

    همينکه حلقه ي پيوند بينمان گم شد

    شکوفه بر لبمان خالي از تبسم شد

    شکست کشتي نوحي که بود خاطر جمع

    فضاي خانه چو درياي پرتلاطم شد

    شکست سنگ غرورت ،غرور و احساسم

    هواي عاطفه ام خالي از ترنم شد

    دگربهانه نداريم گل به هم بدهيم

    حريم بين من و تو چو حرف مردم شد

    اگرچه بي تو برايم زمانه دلگير است

    برو ،بس است ،شمردي که بار چندم شد؟!؟

    چقدر ساده گذشتي ،چقدر تنهاييم

    بدون عشق - زمانه – چه بي ترحم شد

    مهدي زکي زاده قريه علي – ديماه 1391



    پاسخ

    سلام ، ممنون استاد عزيز ، شعر بسيار زيبايي است حتما ازش استفاده مي کنم


    سلام

    شعرهاتون بسيار زيباست. من وبتون رو لينک کردم

    ممنون

    پاسخ

    سلام ، ممنون از لطف شما .موفق باشيد و سربلند